بچه ها دیروز امتحان عربی داشتیم
دوستم هیچی نخونده بود من فول بود
من برگه خودم رو زود زود نوشتم
تا مراقب سرش رو کرد تو گوشیش
برگم رو باهاش عوض کردم
شروع کردم به نوشتن سوال سوم رو داشتم مینوشتم که
مراقب برگه دوستم رو گرفت و پارش کرد
فکر کنم دید من برگمو بهش دادم
برگه منو پاره نکرد
دوستم گریه کنان رفت منم برگمو دادم به مراقب و رفتم پیشش
ادم در این حد بی رحم اخه 😭💔
دارم برا این پسره حلا ببینین 😭💔